شنیدن این اسم در جامعه امروز انقدر زیاد شده است که انگار قسمتی از زندگی ما شده . اما افسردگی چیست ؟
غمگین بودن طولانی و بی علاقگی و عدم لذت به کارهایی که قبلا از انجام آن حس خوبی دریافت میکردیم از برجسته ترین علائم افسردگی است . همراه با این دو علامت که نشانه اصلی افسردگی است نشانه های دیگری مانند کاهش تمرکز ، خستگی بیش از حد ، تغییر در وضعیت خواب ، تغییر در وضعیت اشتها و … را میتوان ذکر کرد. افسردگی در افکار و احساس و رفتار ما تاثیر میگذارد و در حقیقت زندگی را از روال اصلی خود خارج میکند .
اختلال افسردگی در جوامع امروزی به حدی شایع است که از آن بعنوان سرماخوردگی روانی نیز نام میبرند . اما این اختلال یک ضعف جسمانی نیست که بعد از چندروز مراقتبت کردن و ویتامین خوردن برطرف بشود . بلکه نیاز به پیگیری و درمان و مراقبت طولانی دارد ، اما نکته خوشحال کننده این است که همه ی افراد میتوانند از عهده آن برآیند. مانند همه ی بیماریها هر چقدر زودتر به درمان اقدام شود ، راحتتر و زودتر درمان صورت می پذیرد. مانند هر بیماری دیگری قبل از اینکه اقدام به درمان شروع شود باید علائم آن را شناخت .
چند نمونه از علائم افسردگی عبارتند از:
دلایل افسردگی
واقعیت این است که دلایل مختلفی میتونه وجود داشته باشه تا افراد مبتلا به افسردگی شوند . در زیر به چند نمونه ازاین عوامل اشاره مینماییم.
یکی از مهمترین عوامل تغییراتی است که در مواد شیمیایی در مغز بوجود میاید که وقتی تعادل این مواد برهم بخورد فرد دچار افسردگی میشود.
دیگر مسئله ژنتیک است . یعنی امکان دارد که افسردگی یک موضوع ارثی باشد که درخانواده افراد دیگری هم مبتلا هستند.
عامل دیگری که میتوانیم به آن اشاره کنیم عوامل محیطی است . یعنی شرایط محیطی مثل سوء استفاده ، فقر ، خشونت از عوامل تشدید کننده افسردگی هستند .
عامل دیگر میتواند شخصیت افراد باشد . برای مثال فردی که اعتماد به نفس پایینتری دارد بیشتر مستعد افسردگی است .
درمان افسردگی
برای درمان افسردگی شیوه های مختلفی وجود دارد که با توجه به شدت و ضعف افسردگی متفاوت خواهد بود .
خط اول درمان استفاده از دارو است . همانطور که گفتیم یکی از دلایل ایجاد افسردگی بهم خورد تعادل مواد شیمیایی مغز بود که برای ایجاد تعادل میتوان از دارو استفاده کرد.
روشهای غیر دارویی برای درمان افسردگی استفاده از روشهای روان درمانی ، شیوه های شناختی -رفتاری ، تحریک الکتریکی میتواند نمونه هایی از درمان غیر دارویی باشد.
فارغ از شیوه های مختلف مهمتر از همه این است که خودمان به خودمان کمک کنیم . ا زخودمان توقع کمتری داشته باشیم ، به خودمان فشار نیاوریم ، ورزش را در برنامه روزانه خود قراردهیم ، به سلامتی خود اهمیت بیشتری بدهیم ، غذای مناسب مصرف کنیم و از میوه و سبزی و ماهی و غذاهای دریایی در رژیم غذایی خود استفاده کنیم .
دنیای امروز دنیای پر رمز و رازی است . شاید میپرسید چرا ؟ با کمی فکر کردن به رمز و راز این دوره پی خواهیم برد . شاید از پدر بزرگ و مادر بزرگ های خود شنیده باشید که دوران جوانی خود را چگونه گذرانده اند و اینکه علی رقم اینکه امکانات زیادی در زندگی نداشتند اما از اختلالات روحی و روانی هم خبر چندانی نبود . شاد بودند و بی غل و غش .
اما چرا در عصر و دوره ای که ما زندگی میکنیم انقدر مشکل وجود دارد . واقعیت این است که تکنولوژی مانند یک چاقو هم سودمندی و هم معایبی دارد . سودمندی آن میتواند مواردی از قبیل دقت و سرعت بالاتر و امکانات بیشتر برای زندگی بهتر باشد و خستگی جسمی کمتر و به ظاهر اوقات بیشتر برای فراغت و لذت بردن . اما بعد دیگر آن میتواند مشکلاتی هم داشته باشد که با توجه به موضوع بحث ما ، موردی که میتوانیم به آن اشاره نماییم این است که درست است که خستگی جسمی کمتری برای ما ایجاد شده است ، اما خستگی روانی و بی حوصله گی و افسردگی و … را نیز بهمراه دارد .
در عصر امروز بنا به دلایلی که به اختصار در بالا ذکر شد ،کلمه ی افسردگی زیاد به گوش ما میخورد و یکی از بیماریهای شایع روانی اختلال افسردگی میباشد که البته این اختلال با توجه به تحقیقات روز ، بصورت یک طیف درامده ، یعنی اینکه یک خطی را در نظر بگیریم که یک سر آن کم و سر دیگر بیشترین مقدار است که در دو سوی این خط افسردگی وجود دارد و یک سر آن افسردگی کم و سر دیگر آن افسردگی زیاد است . این بیماری به حدی شایع شده که به آن سرماخوردگی روانی هم میگویند . برای این اسم سرماخوردگی داده اند که خیلی شایع است و مثل سرماخوردگی که اکثر زیادی از افراد به آن مبتلا میشوند ، افسردگی هم اکثر زیادی از افراد به آن مبتلا میشوند ، و البته جای امیدواری این استکه وقتی وسعت آن به این حد باشد ، طبیعتا راه درمان آن نیز توسعه و پیشرفت خواهد داشت .
در مقاله زیر ابتدا مختصری در باره افسردگی صحبت میکنیم و بعد از ان انواع افسردگی را نام برده و بعد از ان مختصری درباره هر نوع افسردگی توضیح داده و شیوه ی درمان آن را نیز توضیح میدهیم . که امیدواریم که برای شما موثر واقع شود .
اختلال خلقی اعم از افسردگی یا دو قطبی از مدتها قبل جزء پرکاربردترین اختلالات روانی در تشخیص گذاریهای متخصصین بهداشت روانی بوده است . امروزه این دسته از اختلالات در صف اول اختلالات تشخیصی در مراکز درمانی و بیمارستان ها هستند و در براساس راهنمایی تشخیصی آماری اختلالات روانی DSM5 طبقه ی تشخیصی اختلالات خلقی به دو طبقه ی مجزا اختلالات دو قطبی و اختلالات مرتبط با آن و اختلالات افسردگی تقسیم شده است .
خلق را میتوان به اینصورت تعریف کرد : یک هیجانی که دررفتار افراد اثر میگذارد و به ادراک او از دنیا رنگ و لعاب می دهد . اختلالات خلقی ، که گاهی به آن اختلالات عاطفی هم میگویند یک طبقه مهم از بیماریهای روانی را تشکیل می دهند که شامل اختلالات افسردگی عمده و اختلال دو قطبی و سایر اختلالات تشکیل شده .
برای توصیف خلق میتوان از صفاتی مانند افسرده (Depressed) ، عمگین (Sad) ، دیسترس (Distressed) ، تحریک پذیر(Irritable) ، تسکین ناپذیر(Disconsolate) ، از شادی بال درآوردن (ٍelated) ، شیدا (Manic) ، مسرور (Gleeful) استفاده کرد . مثلا این صفات را به صورتهای زیر میشود مشاهده کرد : چهره ی ناراحت ، احساس ناامیدی کردن که البته یک احساس درونی است ، نوسان زیادی در رفتار فرد باشد یعنی شادی زیاد و بعد ناراحتی زیاد .این رفتارها را می شود با تغییراتی در فعالیت های فیزیکی ، شناختی و اعمال نباتی مشاهده کرد .
طبقه تشخیصی اختلالات افسردگی شامل :
این اختلال به تازگی به DSM5 اضافه شده است و مشخصه های اصلی آن عبارت است از:
با توجه به اینکه علت اختلال نامنظمی خلقی اخلال گران هنوز به خوبی مشخص نشده درمان این اختلال بر اساس تلاش برای کاهش نشانه ها گذاشته شده است .
دارو درمانی یکی از شیوه های موثر برای آن می باشد .
دیگر روش مداخلات روانی-اجتماعی مانند روان درمانی شناختی-رفتاری احتمالاً میتواند یک عنصر اصلی در درمان کودکان و نوجوانان مبتلا به این اختلال باشند .
پیش سر اختلال افسردگی عمده و اختلال دو قطبی را به اختلال جداگانه در نظر نمی گرفتند ، ولی مدتی است که این دو اختلال جداگانه در نظر گرفته می شود .
تاریخچه اختلالات خلقی داستان پادشاه اتلو و همچنین ماجرای خودکشی آژاکس بر حماسه ایلیاد اثر هومر که افسردگی را توصیف می کند. حدود ۴۰۰ سال قبل از میلاد بقراط حکیم اصطلاح مانیا یا ملانکولیا را به کار برد تا آشفتگی های روانی را توصیف کند .حدود سال ۳۰ میلادی پزشک رومی به نام سلسوس ملانکویا را نوعی افسردگی ناشی از صفری سیاه معرفی کرد. اولین کتاب به زبان انگلیسی که به طور کامل به موضوع افسردگی پرداخت ،کتاب رابرت برتون بود در سال ۱۸۴۵ فردی به نام ژول فارله عارضه ای به نام جنون ادواری را توصیف کرد که در آن بیماران به طور متناوب دوره ای از خود افسردگی و مانیا را نشان می دادند
افسردگی اساسی شدید لحظاتی از اکثر موقعیت ها یا فعالیت های لذت بخش میباشد در تشخیص گذاری افسردگی اساسی حداقل دو هفته در این دوره فرد لااقل ۵ علامت یا بیشتر در طول یک دوره دو هفته حضور داشته باشند و نشان میدهد که عملکرد فرد با عملکرد قبلی او متفاوت است حداقل یکی از معیار ها خلق افسرده و از دست دادن علاقه لذت باشد ، در طول روز و تقریباً هر روز خلق افسرده دارد این موضوع را خودش اظهار میکند و میگوید احساس میکند غمگین و ناامید است یا دیگران را اینطور توصیف می کنند که دائم من گریه می کند و یا در شرف کریه کردن است یا چشم هایش همیشه پر اشک هستند در مورد کودک و نوجوان این حالت میتواند به صورت زودرنجی یا زود خشمی خودش را نشان دهند فرد بیشتر طول روز را فعالیت ها به شدت بی علاقه است که این موضوع را هم خودش بیان میکند هم دیگران . به طور چشمگیر چاق میشود یا بدون گرفتن رژیم غذایی به طور چشمگیر لاغر میشود ، که این برمیگردد به پر اشتهایی یا کم اشتهایی همینطور در مورد خواب پرخوابی یا بیخوابی پرتحرکی یا کم تحرکی روانی هر روز احساس می کند بی حال است ، یا انرژی خود را از دست داده احساس بی ارزشی یابی دلیل احساس گناه و عذاب وجدان میکند تمرکز حواس خود را از دست داده و به طور دائم به افکار مرگ فکر میکنند.
فرد در طول زندگی خود هیچ دوره مانیا یا مختلط یا هیپومانیا را تجربه نکرده باشد همانطور که ذکر شد ۵ علامت از علائم بالا را باید داشته باشند که حتماً یکی از این ۵ علامت باید خلق پایین یا بی لذتی باشد تا تشخیص افسردگی اساسی را بگیرد.
ناقل های عصبی: در افسردگی سرتونین ، نور پی نفرین، گابا و دوپامین می باشند که همه آنها در این اختلال کاهش می یابد.
نیمکره های مخ : پژوهش ها نشان داده است که هیجان های ناخوشایند با نیمکره راست و هیجانهای خوشایند با نیمکره چپ است لذا آسیب نیمکره چپ منجر به افسردگی و آسیب نیمکره راست منجر به مانیا خواهد شد در این میان نقش قشر پیشانی بیشتر از دیگر نقاط مغز است .
مهمترین تغییراتی که در خواب افراد افسرده رخ می دهند عبارتند از این که معمولاً مدت کلی خواب می شود عملاً مرحله ۳ و ۴ خواب nonRem کوتاه میشود و خواب Rem زیاد میشود .
کورتیزول اصلی ترین هورمون استرس است که در شرایط تنش زا تولید بآن بالا می رود ، تا مقاومت بدن افزایش پیدا کند . این افزایش باعث کاهش مقاومت و در نتیجه تضعیف رشد تولید مثل و سیستم ایمنی انجام می شود در افراد افسرده کورتیزول دائم بالاست و فرد بصورت دائمی را تجربه میکند ، دائماً در رنج و عذاب است .
علل روانشناختی روان تحلیل گری و روان پویشی : در این مکتب عامل ارضا کننده ابژه یا شیء نامیده می شود . فرد علاقه به فعالیتهای محبوب خود را از دست داده این موضوع منجر به بروز همزمان غم و خشم درون میشود و به دنبال آن عدم علاقه از دست رفته را درون سازی میکند و خشمی که معطوف شده بوده را به سمت خود بر می گردند که این امر منجر به افسردگی میشود.
بالبی معتقد است که افسردگی در صورتی رخ می دهد که دلبستگی اولیه کودک تامین نشده باشد
مکتب شناختی : فرد زمانی که بداند تلاش وی در نتیجه کار تاثیری ندارد به درماندگی آموخته شده می رسد . فرد افسرده شکست ها را به عامل درونی پایدار و کلی اسناد میدهد و موفقیت خود را به عوامل بیرونی و ناپایدار و جزئی ربط می دهد.
اول درمان زیستی : همانطور که ذکر شد علت افسردگی میتواند زیستی باشد . بنابراین برای آن از دارو درمانی استفاده می شود داروهای ماننده SSRIs ، داروهای سه حلقه ای .
شیوه دیگر استفاده از الکتروشوک میباشد .
نور درمانی .
محرومیت از خواب نامتعارف .
تحریک عصب واگ که عصب واگ عصب شماره ۱۰ مغز و بزرگترین عصب پاراسمپاتیک بدن می باشد می تواند به عنوان درمان های زیستی استفاده شود.
درمان روانشناختی مثل سی بی تی نیز می تواند برای بیماران افسرده مفید واقع شود. دیگر شیوههای درمان روانشناختی روان پویشی فشرده میتواند باشد..
به اختلال افسردگی دائم یا دیس تایمیا افسردگی مداوم یا مزمن نیست می گویند معمول ترین خصوصیت اختلال افسردگی دائم خلق افسرده است ، که اکثر اوقات روز به این صورت هست .
نشانه های مرتبط نیز :
این اختلال فرم مزمن اما خفیف افسردگی اساسی است که در بزرگسالان حداقل دو سال و در کودکان و نوجوانان حداقل یک سال است . فرد در این دوره هیچ گاه بیش از دو ماه فارغ از علائم خلقی نبوده است . وجه تمایز اختلال افسردگی دائم از اختلال افسردگی عمده این است که بیماران از اینکه همیشه افسرده بودند شکایت دارند . این بیماری در کودکی و نوجوانی شروع شده یعنی سن پایین و تقریباً قبل از رسیدن به دهه ۲۰ زندگی این اختلال را تجربه می کنند عوامل زیستی برای این اختلال هم شبیه افسردگی عمده می باشد.
در گذشته بیماران مبتلا به اختلال افسردگی دائم هیچ درمانی دریافت نمیکردند اما درمان هایی که امروزه برای این اختلال مفید و موثر شناخته شدن عبارتند از:
شناخت درمانی که در آن به بیماران روشهای جدیدی برای فکر کردن و رفتار کردن یاد داده میشود تا جایی گزینه نگرش های غلط درباره خود دنیا و آینده بشوند.
رفتار درمانی که بر اساس این نظریه قرار دارد ، که افسردگی به علت فقدان یا از دست دادن محرک های تقویت کننده مثبت که بر اثر متارکه یا طلاق یا واکنش به تغییرات ناگهانی روی می دهد روش های درمانی مختلف و رفتار درمانی روی بعضی اهداف خاص و مشخص تمرکز میکنند تا فعالیت ها را افزایش دهند و تجربه های لذت بخش به وجود بیاورند و به بیماران کمک کنند که ریلکس بودن را یاد بگیرند . روش دیگر روان درمانی مبتنی بر افزایش بینش است در این رویکرد تلاش میشود تا ایجاد و ادامه نشانه های افسردگی و خصوصیات شخصیتی ناسازگارانه به مناقصات حل شده در دوران کودکی ربط داده شود و در طول درمان ، درمانجو متوجه معادلهای افسردگی خود میشود.
افسردگی پیش از قاعدگی یک اختلال جسمی روانی است که با تفکر به سیکل ماهانه تخمک گذاری همراه هستند ، به وجود می آید .
این اختلال حدود یک هفته قبل از شروع قاعدگی روی می دهد، وجود حداقل پنج نشانه در هفته آخر پیش از شروع قاعدگی و در اکثر چرخه های قاعدگی از چند روز بعد از شروع قاعدگی بهبود یافته و هفته پس از قاعدگی حداقل ناپدید شود ، یکی یا تعداد بیشتری از نشانه های زیر را داشته باشد .
یکی یا بیشتر از نشانه های زیر وجود داشته باشد تا با نشانه های ملاک قبل ترکیب و در مجموع به پنج نشانه برسد .
بسیاری از زنان در دوران بعد از زایمان بعضی نشانه های عاطفی را تجربه می کنند .حدوداً از زمان زایمان تا چهار یا شش هفته بعد از زایمان اکثر زنانی که افسردگی پس از زایمان را تجربه می کنند آن را اظهار می دارند که مشخصه های اصلی آن :
بی ثباتی هیجانی یا عدم تعادل هیجانی غم و غصه ملال و اندوه سردرگمی زودرنجی هست این احساسات که ممکن است چند روز ادامه پیدا کنند، واکنش به تغییرات سریع در سطوح هورمونی زنان ، استرس زایمان ، آگاه شدن زنان از مسئولیتی که بچه دار شدن برای آنها ایجاد کرده ربط داده میشود . در چنین مواردی به هیچ گونه مداخله خاص نیاز نیست تنها راه مداخله آموزش دادن به مادر برای آشنا شدن با این وضعیت استرس از است ا. گر نشانه ها بیشتر از دو هفته ادامه پیدا کند توصیه می شود فرد برای ارزیابی افسردگی بعد از زایمان به روانشناس مراجعه نماید.
پدر نیز ممکن است به مشکلات عاطفی در رابطه با صاحب فرزند دار شدن دچار شود . یک سندروم که در مورد پدران توصیف شده است زمانی است که پدران در طول دوران بارداری به همسر خود یا بعد از به دنیا آمدن فرزند تغییرات خلقی را تجربه می کنند این پدران چند عامل را تجربه میکند :
در تعریف افسردگی ، کم شدن یا زیاد شدن اشتها ، کم شدن یا زیاد شدن خواب کم شدن ، یا زیاد شدن وزن به عنوان علائم فیزیولوژیک آن مشخص شده است . اما اکثر افراد کاهش وزن و اشتها و خواب را نشان میدهند .
اگر یک فرد افسرده فیزیولوژیک زیاد شدن اشتها و وزن را نشان دهد در واقع مبتلا به علائم نباتی معکوس شده که آن را افسردگی آتیپیک نام می برند . معمولاً در کنار این نوع افسردگی اختلال فوبی یا اضطراب هم وجود دارد .
این سندروم مربوط به جوانان موفقی است که مشغله شغلی بالا و درآمد بالا و تنش شغلی دارند این اختلال در این افراد خود را به صورت علائم بدنی مانند درد عضلانی ، کوفتگی و خستگی مزمن نشان میدهد همچنین این افراد به محرکهای حسی مثل نور و صدا خیلی حساس میشوند. برای این دسته افراد میتوان از درمان شناختی رفتاری و درمانهای ذهن آگاهی و … استفاده کرد .
بعد از رد شدن کودک از سن اضطراب جدایی ، در صورتی که او از داشتن یک مراقب دائمی محروم باشد ، دچار افسردگی اتکایی یا انگل باره یا بیمارستان زدگی میشود.
این کودکان در روند امروز رشد دچار اختلال شده و ممکن است به کوتولگی روانی دچار شوند در حرف زدن راه رفتن و کنترل توالت مشکل پیدا کنند . این اختلال بیشتر در کودکان پرورشگاهی شایع است موثرترین درمان برای این کودکان بازگشت مادر یا مراقبت دائم توسط یک فرد است . این کودکان با تنش دائمی روبرو هستند بنابراین سطح هورمون استرس در آنها بالا است ، از آنجایی که هورمون کورتیزول در کارکرد طبیعی هورمون رشد اختلال ایجاد می کند به خاطر استرس دائم این افراد تضعیف رشد در این کودکان دیده می شود. برای این نوع اختلال با توجه به اینکه این مشکل بر اثر عدم وجود مراقب پایدار یا بر اثر مراقب بد در کودک ایجاد شده است ، برای درمان آن میتوان از یک مراقب پایدار و خوب استفاده کرد که همیشه در دسترس باشد و نیاز های کودک را برآورده کند استفاده کرد.
این اختلال در افراد مسن اتفاق میافتد در افراد مسن اختلال خلقی می تواند خود را به صورت علائم شناختی مانند آلزایمر نشان دهد. دارو درمانی شیو ه ی موثری برای این اختلال میباشد .